صبح روز یکشنبه 7 آبان

ساخت وبلاگ
سلام

اول صبح است ساعت 8.18

مثل عادت همیشگیم شب اصلا نخوابیدم و الان کل بدنم استخوانهایم درد میکند

ولی امروز خیلی بیش از اندازه استرس دارم

هوا هم طوفانی و ابری و سرد است

تا الان که نور خورشید ندیدم

طبق عادت همیشگی الان باید خواب بودم

ولی نیستم بخاطر اینکه قراره برم گواهینامه ثبت نام کنم

دیگه دارم گیچ میزنم امروز اول صبحی بدجوری استرس دارم

هر وقت استرس دارم نشون بهم داده کارم درست نبوده و حتما اتفاقی که ناخوشیندی میفته که منو تو دردسر میندازه

خیلی سخته تحملش

استرس من بخاطر گواهینامه نیست

بلکه بخاطر معافیت هست

میخواهم قبل اینکه برم دنبال ثبت نام اینجور چیزها

اولش باید از یه چیزی خیالم راحت بشه

اینکه معافیت دارم یا نه؟؟

اگه معافیت نداشته باشم نمیدونم سرنوشت چه چیزی رو برام رقم میزنه

واگه داشته باشم خیلی از کارهای که میدونم رو روال پیش میره و میتونم بدون دردسر بازم ادامه بدم

ولی چیزی که مشخصه اینکه ادم نیومده که راحت کاراشو انجام بده بره

بلکه باید تو دردسر بیفته

و این حماقت و کوتاهی خودم بوده که باید امروز تاوان پس بدم 

خیلی میترسم خیلی هم استرس دارم

الان که مینویسم یکم استرس من کم شده

میترسم از اینکه کارام درست پیش نره ولی خدا بزرگه 

اگه پیش نره تقصیر کسی نیست جز خودم

باید خودم از اول کارامو راهمو درست پیش میگرفتم

و اگه امروز درست پیش نرفت باید خودمو سرزنش کنم

خدا رو چه دیدی شاید خودش پشت پناهم هست و شانس و بخت یارم هست

ولی چشم که اب نمیخوره

نمیدونم

امروز تکلیفم مشخص میشه که معافیت دارم برای ادامه تحصیل و ثبت نام تو راهنمایی رانندگی

یا باید با یه من خاک تو سر برم سربازی

سخته بخدا

خسته ام از این زندگی

کاشکی منم پارتی دم کلفت داشتم از اینایی که هیچوقت نرفتن سربازی و اصلا مشکل ندیدن

از این که دو روز دیپلمشون تبدیل به دکتری فوق لیسانس لیسانس میشه

به قول معروف اخر پارتی ما اون بالایی هست خدا

پشت پناه باشه که همه چیز درست رو به راه میشه

ولی اگه نباشه باید زجر بکشی 

کاشکی وقتی امروز که میرم خبرشو بگیرم که معافیت دارم یا نه

جرات شنیدن و قبول کردنشو داشته باشم و اصلا غصه شو نخورم سرزنش نکنم خودمو

البته بیشتر ترس های من از پدرم هست

کاشکی وقت میگن نداری بتونم بگم باشه ندارم ولی میجنگم میرم سربازی میام دوباره ادامه تحصیل میدم ولی از این میترسم که دیگه نتونم چون پدرم اجازه نده

خدا که بزرگه

ولی از هرچیزی که ممکنه پیش بیاد میترسم

من کلا ادم ترسویی هستم

خدا خودت پشت پناهمون باش

از وقتی گوشیم خراب شده

هی بد بیاری پشت بد بیاری دارند میریزن رو سرم

مثل خراب شدن گوشی

الان هم فکر کنم برم بپرسم بگن نه تنها معافیت نداری بلکه دو سال هم اضافه خدمت داری

این دوسال کدوم گوری بودی بعدش بگن بگیرین این اعدام کنین یا که بگن این پسره رو بفرستین مرز بکشنش

حالا 

امروز تکلیفمون مشخص میشه

با اینکه یه لحظه فکرش هم میکنم خیلی بیشتر میترسم

ولی باید تحمل کنم قبول کنم هرچیزی که پیش روم هست

خدایا ممنونم بابت همه ی نعمتهات

هعی خدااااااااااااااااااااااااااااا

از استرس نمیرم صلوات خخخ

صبح زود ساعت 8.58 چهارشنبه...
ما را در سایت صبح زود ساعت 8.58 چهارشنبه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : delnevshtehay8man8bikas بازدید : 39 تاريخ : چهارشنبه 10 آبان 1396 ساعت: 11:57